هیچکس ...

 

 

 

---

این دخترایی که تو خونه دست به سیاه سفید نمیزنن

اما تو مهمونی میخوان خودشونو تو ظرفشویی آشپزخونه خفه کنن

اینا دنبال یه مادر شوهر میگردن! اذیتشون نکنین…

---

2 تا زن توی اتوبوس برای یک صندلی خالی دعواشون میشه…

راننده میگه: دعوا نداره که، اونی که مسن تره بشینه روی صندلی!

هر 2 تا زن به هم نگاه کردن و صندلی خالی ماند!

---

 

                              میدونی ادم کی قد میکشه !؟​  وقتی دور بعضی یارو خط میکشه

---

تنها کسی که لبخندم را میخواست عکاس بود :) که اونم پولشو گرفت و رفت

---

 

---

پاییز منم بارون تویی ، زیبایی پاییز به بارونشه

---

بیان یه خوبی داره اونم همین وبلاگ دوم هستش جز خودم هیچ کس نمبیبینتش

قشنگ مثل به بچه اروم حرف گوش کن ، میشینه و ساکت حرفایی رو که میزنم رو میگوشه

آقاا این دخترا که تو عروسیا هفت برابر عروس آرایش میکنن
بعدم همش میرن میشینن تو جایگاه کنار عروس
اینارو کاریشون نداشته باشین گناه دارن
اینا خستن از بی شوهری میفهمی.خسته

---

___ اول برو سطر اخر رو بخون *____*

امسال یه اتفاق عجیب افتاد :/

هر سال موقع تولدم که توی همین ماه بودش و چند روز پیش گذشت یا چندین روز پیش گذشت 3 نفر به من تبریک میگفتن

اما امسال شدن 7 نفر :/  و عجیب ترشم اینجاست که من نگفته بودم تولدم کی هستش به اونا :/  :) این ماه یه سال بزرگ تر شدم و همون ارزویی کردم که سال قبل و سال قبل ترش کردم :)  پارسال نصف عقلم دست شیطان بود نصف دیگشت دست فرشته امسال تمامش دست خودم بود اما تاثیر پارسال باقی مونده بود :/ نمیدونین چه دردیه وقتی نصفت میگه برو نصف دیگت میگه نرو

پارسال اصلا اهنگ رپ و امسال اون نمیگوشیدم اصلا سمت اهنگ های همایون شجریان نمیرفتم :/  امسال کلی خواننده رپ میشناسم و اهنگ خبر دار همایون شجریان  رو دانلود کردم و تازه خوشمم اومده ":/ پارسال سر کلاس همش فکرم درگیر چیزای مسخره بود که البته امسال فهمیدم کلی به دردم خوردن اون فکر ها و زیادم مسخره نبودن فقط عدد صفر صفر بودن ولی امسال انگار که یه لشگر فکر و خیال ریختن تو سرم :/ خب من و میگین تک و تنها با همشون جنگیدم و دارم میجنگم و با بعضیاشونم خواهم جنگید

پارسال کلا درس و مدرسرو ول کرده بودم اخه یعنی چی کلی درس مسخره که همشون تو  سه ماه میشه به یه مخ نوجوون یا جوون یا میان سال یا پیر  (خلاصه یه مخ دیگه ) خوروند و بیان تو 9 ماه بی زبون به خورد ادم بدن /// حوصله میخواد منم ندارم

پارسل به خودم علقب حضرت ایوب داده بودم پس به صبر خودم افتخار میکردم به نظر خودم حضرت ایوب پیش من کم میاورد اما امسال فهمیدم کسایی هستن که من به گرد پاشونم نمیرسم و جالب اینجاست یکی از اون ادما مثل خودم اندازه لپه هم حوصله نداره

پارسال خبری از توهمات نبود من بودم و شیطان که همش تو گوشم وز وز زر زر میکرد اما امسال شیطان  کم پیدا شده جاشو داده به توهم خیلی خطر ناک تر از شیطان هستش به نظر من ، یه جوری ادم و  رو هوا میچرخونه که هوش از سرت میپره ، خدا نصیبتون نکنه

پارسال مقاوت کردم امسال حمله

پارسال از کسی تنفر نداشتن و به نظرمم تنفر مسخره میومد اما امسال هستم و به نظرم اصلا مسخره نیست تنفر باعث میشه ادم فراموش نکنه

پارسال خبری از بیان نبود من بودم و یه خودکار و دفتر که پدر بخت برگشتشو میسوزوندم اما امسال بیان نیومده دتفرو سوزوندم :/ دست خودم نبود یه ترسی به جونم افتاده بود که انگار قراره کسی بخونتش (البته اگه کسی میتونست خط مخصوص من و بخونه ) و همینم باعث شد یه روز صبح زود کچلش کردم و از کردمم پشیمون نیستم خدا رو چه دیدین شاید یکی میتونست بخونتش ، چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشمانی

پارسال تیکه کلامم کچل بود :/ امسال «حوصله داااری!؟ » هم بهش اضافه شد ، نمیدونین وقتی این دو تا رو میگم طرف مقابل چطوری کچل میشه

پارسال به ضرب المثل «چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی » اشتباهی میگفت چرا عاقل کند کاری که گردد پشیمان » :/ حوصله داشتم دیگه چه میشه کرد :)

پارسال یه دوست داشتم و دارم !! که از حرص دادنش خیلی لذت میبردم البته بهش گفته بودم که قصدی ندارم همین و بس اما بازم واس محض احتیاط هر بار بعد حرص دادنش میگفتم امسال نصف سال ندیدمش در عوض نیمه بعدیش حسابو صاف کردم :/ بیچاره :/ اخرین باری هم که حرصش دادم همین دیروز بود تولدش که پری روز بود و بهش تبریک گفتم (واس این که خونه نبودم /// هیف که نبودم ) و کلی حرصش دادم خخ بیچاره روزش با حرص تموم شد

پارسال هم مثل امسال به هعدی که به خودم داده بودم وفا کردم و دعوا نکردم :/ میدونم مسخرست اما اگه شما هم نزدیک بود تو دعوا یکی رو ناقص کنین همین قول رو میدادین :/ اما العان دیگه این قول رو به خودم ندادم یعنی چی اخه !!! بعضی وقتا ادم باااااید بزنه کله طرف و کچل کنه

پارسال خیلی کارا کردم   امسالم دست کمی ازش نبود فقط با تفاوت این که وقتی اعصابم داغونه یا ناراحتم عکس نوشته درست میکنم :/ شاید باورتون نشه اما پشت نصف این عکس ها یه ماجرای جالب نشسته

راستی M.  یه فال گرفتم شد این

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند

هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند

ای جوان سروقد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند

عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند

پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای
این حکایت‌ها که از طوفان کنند

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند

خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز
عیش خوش در بوته هجران کنند

سر مکش حافظ ز آه نیم شب
تا چو صبحت آینه رخشان کنند

و در اخر   خیلی  o,aphgl  ;i  alh   vh   nhvl :) 

____ اقا / خانوم | نخون یه مشت چرت و پرت نوشتن ارزش نداره که وقتتو تلف کنی برو به کار و بارت __ خود کرده را تدبیر نیست _____

---

دختره ﻭﺻﺖ ﻣﻨﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻀﺎﺀ ﺑﺪﻧﻢ ﺭﻭ بعده ﻣﺮﻢ ﺍﻫﺪﺍ ﻨﺪ ﺟﺰ ﻣﻐﺰﻡ!

.

.

.

ﻣﻦ ﺮﺍ ؟
ﻣﻪ :ﻋﺴﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩ ﺗﻮﺷﻪ !!

---

+دخترا اگه ناراحت میشین به جهنم خخخ

اگه ناراحت میشین به جای کلمه دختر ، کلمه پسر بزارین 

من که جک  رو نساختم از کلمه پسر استفاده کنم

امروز هوا بارونی بود

رفتم ماهی قرمز  بخرم

دختره اومد گفت آقا ماهیاتون خیس نشن جلو بارون

.

.

.

.

میگن فروشنده رفته ته اقیانوس آب رنده میکنه

---

با هم اولارخ سر سِفِح

 

  

---

دلم میخواد مورچه بشم تا زیر پای ادم ها له بشم

تا این که ادم باشم و مورچه ای را زیر پا له کنم

---

پیام بدین هیچ جوره من نمیفهمم شما کی هستین :) هرچی دلتون میخواد بگین از انتقاد گرفته تا فحش :)

دختره داشت نماز می خوند

یکی ازکنارش ردشدگفت افرین!

نمازشو قطع کردگفت تازه ،روزه ام هستم .

میای منوبگیری

.

.

.

نخندین شوهرکمه درکشون کنین

دعای پسر مجرد

اللهم ارزقنا حوریا تک دانه و کم توقعا و والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی اامور المنزل و تسلیما لخشمنا و خدمتنا

سوال شرعی

زنی که ده ساعت برنامه آشپزی می بیند ،صد پست در گروه آشپزی میگذارد و بالاخره شام نیمرو درست می کند آیا زدنش با ماهیتابه جایز است؟

جواب

جایز است و مستحب است که ماهیتابه داغ باشد.

 

---

امروز یه روز مخصوص بود

---

باز باران با ترانه میخورد بر نام خانه

خواطرات تلخ و شیرین

یادم اید دست تکان داد

گفت رفتم تا همیشه

 

پسر: سلام گلم چطوری؟ 

دختر: سلام، اصلا خوب نیستم، برام خواستگار اومده.

خانوادم هم راضین

دختره میزنه زیر گریه و میگه الانم مامان پسره اومده منو ببینه.

بابام هم اگه خوشش بیاد مجبورم میکنه قبول کنم!!

پسر: پاشو برو پیششون اشکاتم پاک کن، دوست ندارم مامانم اینطوری ببینتت!

.

.

برگرفته از کتاب های تخیلی گنجشک ها قهوه ترک میخورن. خرها پرواز می کنن

 

ﺁﻗﺎ ﺴﺮ ﻪ ﺩﻣﺎﻏﺘﻮ ﺟﺮﺍﺣ ﺮﺩ، ﻟﻨﺰ ﺬﺍﺷﺘ، ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺗﻮ ﻭﺭﺩﺍﺷﺘ و ناز شدی!

ﻣﻦ ﻪ ﺳﺎﻮﺭﺕ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺨﻮﺍﺶ؟؟؟؟؟؟

 

اگه میخواید آمار یه دخترو دربیارین فقط کافیه که به صمیمی ترین دوستش بگید:

فلانی دختر خوبیه!

اونوقته که تمام پته های طرفو میریزه رو آب!

و تمام تلاشش رو میکنه تا ثابت کنه فلانی (همون دوست صمیمیش) دختر خوبی نیست!

---

تو خاصی تو دنیا فقط یه دونه ای هیچکس شبیه تو نیست و نخواهد بود 

باور نمیکنی !؟ اثر انگشتت رو نگاه کن

میلیارد ها انسان به دنیا اومدم اما اثر انگشت هیچ کدوم شبیه هم نبود

دیگه نمیشه با کسی خوش بود اینو ط یادم دادی

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1. مگه قراره اتفاقی بیافته
2. خارشتر کویر لوت که آفت نداره
3. ایستم به شرایط بدون انگل برمی گردد

مرد اولی : امان از دست این زن ها ! زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !

دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !

---

+هروقت دیدین یه عکس نوشته گذاشتم که یکم بیشتر از یکم از بقیه بهتره بدونین تو روستا درست شده

یه حباب گنده همیش میترسه که یکی بهش دست بزنه

پدر برای اولین بار دید که دخترش به جای اینکه دو ساعت

با تلفن حرف بزنه بعد از یک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد

پدر پرسید : کی بود؟ دختر جواب داد: شماره رو عوضی گرفته بود !

 

و خداوند پسر را نمک زندگی آفرید

تا دختر را از ترشیدگی نجات دهد !

 

 

شما دختر جوونا یادتون نمیاد

ولی یه زمانى دخترا خواستگاراشونو رد میکردن!

 

 

دیشب زنگ زدم به پسره
فوت میکنم…
میگه مزاحمی؟
.
.
میگم: نه نسل جدید کولرهای LG هستم
پسره ترکید از خنده
گفت گوله نمک فردا شب میام خواستگاریت
کلید اسرار _ شوهر اتفاقی

 

کشتی در حال غرق شدن بود. ناخدا فرمان خروج از کشتی را صادر کرد. مردها برای خروج هجوم آورده بودند. ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشید حق تقدم با ن است. ن بسیار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعایت حق خانم ها یکی یکی از کشتی خارج شدند… پنج دقیقه بعد ناخدا گفت: آقایان بفرمائید پیاده شوید ه ها به اندازه کافی سیر شده اند!

 

ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻟﺒﻨﺎﺗ . . .
ﺩﺪﻡ ﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎ ﻪ ﺳﻄﻞ . . . !
ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﻪ: ﺁﻗﺎ ﻪ ﻠﻮ ﺷﺮ ﺎﻭ ﺑﺪﻦ . . .
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻔﺖ:
ﺗﻮ ﺍﻦ ﺳﻄﻠ ﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﻪ ﻠﻮ ﺷﺮ ﺎﻭ ﺟﺎ ﻧﻤﺸﻪ . . .
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﻠ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻔﺖ: ﺲ ﻟﻄﻔﺎ ﻪ ﻠﻮ ﺷﺮ ﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺪﻦ ! ! !
ﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺸﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﺗﺎﻻﺭ ﻭﺣﺪﺕ ﺗﺸﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ…

 

 

(بسه یا ادامه بدم !؟ )

 

 

برگ برگ آب ریکا چیست؟
+
+
+
+
همان مرگ بر آمریکاست که دخترا با بینی عمل کرده میگن.

 

 

تا حالا به دخترا دقت کردید ؟ ناخن مصنوعی ، مو مصنوعی ، مژه مصنوعی ، دَماغ عملی بعد دنبال یه مرد واقعی میگردن

 

 

فردوسی حکیم بزرگ ایرانی که همه قبولش دارن میگه:
که پیش ن هرگز راز مگوی ، چو گویی ، سخن بازیابی به کوی !(اقا این یکی در اکثر مواقع درست از اب در اومده)

 

دختره نوشته :
من کسی ام که با هر نفسم ۱۰ نفر میمیرند!
براش نوشتم :
خب چرا مسواک نمیزنی ؟؟
بیشعور بلاکم کرد!

 

لپا پروتز
گونه ها تخیلی
موها رنگ کرده
ابروها تاتو
بعد هی استاتوس میزنه نیمه گمشدم کجاست و فلان و اینا
خو لامصب این قیافه ای که تو واسه خودت ساختی لنگش پیدا نمی شه

 

رﻭﻧﺪ ﺗﺎﻣﻠ ﻋﺲ ﺮﻭﻓﺎﻞ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﺮﺍﻧ…
ﻣﺎﻫﻪ ﺍﻭﻝ = ﻋﺲ ُﻞ ﺎ ﻣﻨﻈﺮﻩ……………
ﻣﺎﻫﻪ ﺩﻭﻡ = ﻋﺲ ﻪ ﺣﻮﻭﻥ ﺗﺮﺟﺤﺎً ُﺮﺑﻪ…
ﻣﺎﻫﻪ ﺳﻮﻡ = ﻋﺲ ﻪ ﺑﻪ…………………
ﻣﺎﻫﻪ ﻬﺎﺭﻡ = ﻪ ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﺭﺟ ﺗﺮﺟﺤﺎً ﺳﻠﻨﺎ ﻮﻣﺰ.
ﻣﺎﻫﻪ ﻨﺠﻢ = ﻋﺲ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻄﺮﻧﺠ……………
ﻣﺎﻫﻪ ﺷﺸﻢ = ﻋﺲ ﻧﺼﻔﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ، ﺳﺎﻩُ ﺳﻔﺪ…
ﻣﺎﻫﻪ ﻫﻔﺘﻢ = ﺍﻭﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ، ﺳﺎﻩُ ﺳﻔﺪ….
ﻣﺎﻫﻪ ﻫﺸﺘﻢ = ﻋﺲ ﺎﻣﻞ ﺻﻮﺭﺗﺶ…………………
ﻣﺎﻫﻪ ﻧﻬﻢ = ﻋﺲ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺮ ، ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺎ ﺷﺎﻝ…………
ﻣﺎﻫﻪ ﺩﻫﻢ = ﺑ ﺭﻭﺳﺮ ، ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺎ ﺷﺎﻝ………………….
ﺎﺯﺩﻫﻢ = ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪ، ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ…………………………………
ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ = ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪ ﺑ ﻣﺎﻧﺘﻮ…………………………………
ﺳﺰﺩﻩ ﻭ ﻬﺎﺭﺩﻩ ﻭ ﻮﻧﺰﺩﻩ = یه صلوات بفرست ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﻧﺸﺴﺘه!

 

 

(گناه دارین بسه )

---

 

 

 

عشق دو نوع هستش

1: عشق مادر به فرزند

2: عشق بنده به خدا 

بقیش تاثیرات هورمونی هستش

 

 

اگه واسه تو خاطرست ، واس من زندگی هستش

 

 

واسه پنهون کردن گریه هامون روی قلب و روحمون خط میکشیم

 

 

چارلی چاپین: یک سیب افتاد و  جهان از قانون جاذبه با خبر شد ولی هزارن جسد افتاد و بشر معنی انسایت را درک نکرد

 

 

* برای همه ی ما همه ی روز ها فراموش میشوند

به جز همان یک روز که

نشانی ان را به هیچکس نگته ایم

 

---

 

 

ببخش بانوی قصه

این دل جوونی کرده

 

 

 

امیر عباس گلاب  " بانو جان (ریمیکس "دی جی ام زی )

 

 

فرزاد فرزین "خرابش کردی "دی جی ام زی

 

 

رضا بهرام "دیوونه " دی جی ام زی

 

فشار قبر

ترجیح میدم

به

فشار قلب

 

 

 

امیر عباس گلاب  " بانو جان (ریمیکس "دی جی ام زی )

 

 

فرزاد فرزین "خرابش کردی "دی جی ام زی

 

 

رضا بهرام "دیوونه " دی جی ام زی

 

فشار قبر

ترجیح میدم

به

فشار قلب

 

 

 

---

خدایا من و واسه هر کاری که تو دوران مهد کودم کردم که برخیاشون یادم و اکثرشون یادم نمیاد ببخش که من بچه ای بیش نبودم

(بگین امین که فکر میکنم یه گند بزرگ زدم که همین پری شب ساعت 1.5 درست وسط اب خوردن یادم اومدم )

---

با دختر عمم رفتیم عطاری به فروشنده میگه 1000تومن زردچوبه بده 

1000تومن فلفل سیاه بده، بعد فروشنده کشیده داده، بعد دختر عمم 

میگه خب عاقا چقدر میشه؟

من :|

فروشنده :|

تو ماشینم نشسته بودم یه خانومه اومد جلو ماشینم پارک دوبل بره یهو زارت زد چراغ جلوی ماشینمو شید منم سریع از ماشین پیاده شدم و ازخنده پهن شدم کف اسفالت.

یه روز یه آقاهه میره تو گوگل و مینویسه : راه های شناخت ن
بعد ، گوگل یه صفحه باز میکنه که توش نوشته : اگه فهمیدی به ما هم بگو

---

---

دل باید عین شاهین تو هوا رها شه

خدای من دیدی براش یه شوخی ساده بودم !؟

 

 

 

 

 

 

 

طُ خدایی همیشه همه جا در قلبم

حاکم مطلق و بی چون چرا در قلبم

ط خدایی و از رگ گردن به من نزدیک

 

 

 

بلخره بعد دو سه بار به هم ریختن و دوباره ساختن و گذشتن از سد خروجی گرفتن و بعدشم که اون مسخر بازی آپارات ( نمیدونم چند ساعت طول کشد حاج اقا ها یه نگاه به این انداختن و گذاشتن پخش شه ) بعدشم که مسخره بازی بیان (میگه فقط 30 مگ :/ ) بلخره پستش کردم

این شما و اینم قسمت های ترکی اهنگ مهراب به نام گرگ پدر 2  که به فارسی ترجمش کردم :) دیوونه اونجاشم که میگه (ادوی سس لیندَ جگلی گزم دیَر جانا) وقتی اسمت و صدا میزنم دختر کوچکم میگوید بله 

 

 

 

 

اینم اهنگ کامل *مهراب فوق العادست !

 

 

 

 

بگو چی تو چشاته که دل من باهاته

 

 

 

 

#میلاد_راستاد  #سلول8

---

خَب خِب خُب

بلخره ساعت 1:30 خوابیدن و ساعت 6:30 بیدار شدنآ تموم شد

دوره بدی نبود اما خوبم نبود

با دو تا از دوستان تصمیم گرفته بودیم وقتی این دوره تموم شد بریم فلافلی اما دبه کردن :/ مستقیم رفتن کافی شاپ :/ من و میگین :/ ونا میگین XD

خدایی تو کافیشاپ چشممو این ور اون ور نچرخوندمآآآآ فقط مستقیم روبرو نگاه کردم خخخخخخخخ با یکی از اون دو تا کلی به مستقیم نگاه کردن خندیدم خخخ اخه یکی نی بگه به اون سه دسته که درست جلو ما نشسته بودن !​اخه لاااازمه حتما جلو ما بشینین ! حالا ما دنبال جا مخصوص بودیم و فقط اونجا مونده بود و رفتیم شما چرا اخه خخخ

از کافی شاپ به علت کلاس یکی از اون دو تا تو ساعت 8 زود در اومدیم خونمونم با کافیشاپ فاصله زیادی داره تقریبا

اون یه دوست که کلاس داشت از ما جدا شد و یه کار دیگه داشت رفت !

من موندم و یه بچه مثبت به تمام معنا وسط بازار که مثلا خانوادش همین نزدیکیا هستن و همین دو دقیقه ای میرسن و با اونا میریم !

خدایی دو دقیقه هم نشد رسیدن اما تو اون دو دقیقه اگه اون یکی دوست بود العان اون دوستم و یه بنده خدای دیگه با سر روانه زمین شده بودند :/ خدایی من ازار ندارما فقط تا انتقام نگیرم اروم نمیتونم بگیرم :/ ببخشش که اصلا اون وقت تا اخر عمر نمیتونم اروم بگیرم

دو دقیقه بعد رسیدن و سوار شدیم تو ماشین فقط دو تا اهنگ از میثم ابراهیمی داشت پخش میشد خخخ از اونی که اون دو تا اهنگ و زده بود خوشم اومد (البته اینجا بگم دوست من اگه درای این و میخونی زود قضاوت نکن و بمون و باقی ماجرا رو بخون بعد اگه نیفتاد بیا با لگد های از گولوله بد ترت پا های من و بشکن افتاد !؟ (گرچه هیچ وقت نمیبینی اینا رو :)) دقیق مثل من دو سه تا اهنگ بیشتر نمیزاره پخش شه خخخ

بعدش هم به دلیل همونی که اهنگ ها رو زده از سمت راست فقط به طرف بیرون نگاه میکردم (اقای دوست حالا اون سوالی که خودت و خفه کردی  و نپرسیدی جوابشو گرفتی​!!؟ ) در طی مدتی هم که به بیرون نگاه میکردم به این فکر میکردم  چی میشد یه حقیقت قدیمی واسم روشن شه !؟؟

از من دو بار مادر گرامیش ادرس خونمونو پرسید خخخ منم دقیقا ادرسی که با خونمون 300 یا 200 فاصله داشت اونم با پیشوند تقریبا گفتم

این اقای دوستم هی میگفت خونتون که اونجا نی خونتون که اونجا نی :/ اخرشم با یه جواب کاملا در نظر خودم مسخره و در نظر اون کاملا قانع کننده دادم تموم شد رفت وقتی هم که از ماشینشون پیاده شدم یه تشکر و دست دادن با اقای دوست و برادرش و تموم از پل هوایی که عمری باهاش خاطره دارم بالا رفتم و هرچی قندیل بلند بود عمودی رو برفا گذاشتم خخخ لازم نیست بگین میدونم در نظر یه فکر مریض و منحرف کار خیلی منحرفانه ای انجام دادم + این که اون  پل هوایی درست وسط سه تا مدرسه دخترونه دبستان متوسطه اول و متوسطه دوم هستش :/ خخخ دوستای من میگن شانس یعنی تو

اینم بگم یکی از قندیلا به طرز عجیبی نسبت به بقیه گندیلا بسیآر بزرگ بود :/ بزرگ !

بعدشم که من و خونه و کامپیوتر کچل شده ز دست من + یه عکس نوشته درست شده یه مدت پیش و یه حوصله توپ واس نوشتن چرت و پرت

همین

آآآآآآآ اینم بگم آآآ​  این دوست مثبتم (اقای دوست حاضرم سر هرچی بگی شرط ببندم تو تا اخر عمر این و نمیخونی خخخ) خیلی مثبته

همینشم من و نگران کرده :/ نسبت به سنش قدر بچه ابتدایی نمیدونه دلم داره واسش کباب میشه !

ته کلاس بحث نوار بهداشتی را انداختن اونم شنید و گفت نوار بهداشتی چیه منم بش گفتم میدونی چیه !؟ اونم گفت ن بگو من ://// اون

:؟ من :/ اون :/ من برو بزرگ شدی میفهمی بعد که از من جوابی نگرفت رف سر دوست بلغلی اونم بش جوابی نداد :/

امروز نمیدونم چی شد کلمه پرده بکارت اومد وسط (خدایی بحث منحرفانه نبود آآآ خودمم نمیدونم چطور شد اون کلمه اومد وسط) اونم گفت اون چیه !؟ من و میگین اولش :/ بعدش XD  مثبتی هم خودش درد بزرگیه ولی خیلی از مثبتا و مادرآ و خواهرآ نمیفهمن منی که یه زمانی مثبت بودم و العان شدم خنثی میدونم یعنی چی !

+پیشنهادی دارین واس این دوس مثبت !؟ خخخ

+کسی تا اخر اصلا  خوند این با حوصله نوشت های من و !؟

+اگه دوست داشتی دفه بعدی که قرار شد اگه معلمای خوب و مهربون و اصلا هم سخت نگیر !!! اجازه بدن بریم افتاده کمی مونده به عید

شما هم دعوتین دوست داشتین بیاین خوشحال میشم :)

بعدشم که قرار بعدیش مشخص نشده اما من العان میگم بعد  تموم شدن کچل شدنآ

بعدشم که نخود نخود هرکه  رود پی سرنوشت خود بلخره هرچیزی تاریخ انقضایی داره و تموم میشه این دوستی ما شاید تا اخر عمرمون یادمون بمونه اما بعد این که 6 ماه یه بار به زور  هم و دیدیم دیگه اسم دوستی به خود نمیگیره

+ مثلا قرار بود فقط عکس نوشترو بزارم و تموم آآآ

+به فکر یه وب جدیدم دور از اینجا

+این وب سر جاش میمونه اما وب دوم با تموم خوبیی هایی که به من کرده میره به حافظه

+یه سوال همین العان یه هویی بعد نوشتن اون کلمه حافظه به ذهنم اومد ! خاطرات مادی هستن یا نه !؟ یعنی مثلا سنگ هست وجود داره اما خاطرات چی مثل سنگ جرم و حجم و فلان بهمان دارن !؟  قبل این که شما بگین خودت چی فکر میکنی من خودم میگم من فکر میکنم مثل سنگن وجود دارن و کلی فلان بهمان هم دارن :/ اصلا همین العان یه هویی جواب اومد به ذهنم اطلاعات تو دی ان ای ذخیره میشن و دی ان ای هم وجود داره ای بابا یکم دیگه ادامه بدم به قانون های ریاضی هم ایراد میگیرم :/

+ادرس اون یکی وب که قراره بزنم و به هیچکس نمیدم اگه خودتونم پیدا کردین که اونطوری که من شما رو میشناسم پیدا میکنین لطفا به هیچ کسی ادرسش و ندین

البته قدیما زنگ بودین جدیدا خیلی تنبل شدینآ   ​^{فعلا بسه حوصلم ته کشید خوش و موفق باشین}

 

 

 

 

 

 

 

دیوونه بازی یعنی همین که من باشمو تو باشی و بارون بگیره
دیوونه یعنی اون ادمی که یک لحظه دور باشه ازت حتما بمیره :]

امروز با یکی از بهترین دوستام در مورد اجرای اول دیشب عصر جدید بحثی پیش  اومد من میگفتم: اخه یعنی چی اونا از لذت زندگی هیچی نمفهمیدن اونا هیچی از لذت چیپس و پوفک نمیدونن اونا نمیدونن وقتی داری با دوستات چیپس مخوری و به اخراش میرسه از ترس جونت کنار میکشی یعنی چی اونا نمیدونن وقتی کل چیپس و بر میداری میدووی و بقیه به دنبالتن یعنی چی اونا نمیدونن اصلا سوس مایونز چه شاهکاری هست اونا به قیمت سلاتمی لذت این زندگی رو از خودشون جدا کردن اونا اصلا نمیدونن تعم خوش نوشابرو نکشیدن که بین اب چمشه و اون انتخاب کنن

این وسط حالا این دوست بنده اومده میگه : خب اونا به سلامتیشون احمیت میدن اونا سلامتی روا الویت زندگی خودشون قرار دادن برای اونا سختیی وجود نداره دو راهیی میان نوشابه و اب وجود نداره اونا بی تردید اب و انتخاب میکنن اونا برعکس تو به فکر ایندشونن.

و همین دو سطر حرف زدن های دوستم با چهار سطر من برابر شد به همین سادگی حرف های ما دو تا به نظر خودمون صحیح بودن هر دو حرف منطقیی میزدیم با این تفاوت که مسئله سلامتی یا لذت زندگی هنو پا برجاست

و بماند العانم جرئت حقیقت بازی میکنیم من و کچل کرده